اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1081

1. با آنکه ز شوق نظری خواب ندارم

2. چون گوشه چشمی فکنی تاب ندارم

3. بر گریه من گر نکنی رحم تو دانی

4. من در جگر تشنه دگر آب ندارم

5. تا گوشه ابروی تو محراب دلم شد

6. جایی بجز از گوشه محراب ندارم

7. از ناله من خیل سگان توبه تنگند

8. وقتست که درد سر اصحاب ندارم

9. از پیر مغان دورم و تشویش مرا کشت

10. ورنه گله از صحبت احباب ندارم

11. در گریه گرم پارود از جا عجبی نیست

12. خاشاک صفت طاقت سیلاب ندارم

13. بگشای در وصل بروی من و اهلی

14. درویش توام روی بهر باب ندارم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شد طبیب من بیمار مسیحا نفسی
* تو برو بهر علاج دل بیمار دگر
شعر کامل
وحشی بافقی
* سخن را روی گرم از قید خاموشی برون آرد
* سپند از آتش سوزان بلند آواز می گردد
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز حسرت لب شیرین هنوز می‌بینم
* که لاله می‌دمد از خون دیده فرهاد
شعر کامل
حافظ