اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 110

1. عاشق مجنونم و صحرای غم جای من است

2. گر بمیرم دورازو کس را چه پروای من است

3. سوختن در آفتاب غم نه کار هر کس است

4. سایه من داند این محنت که همپای من است

5. با در و دیوار در جنگم ز مستیهای عشق

6. هر کجا بانگی برآید شور و غوغای من است

7. هر نفس نقش غلط از عشوه در کارم کند

8. این نه جرم اوست عیب سادگیهای من است

9. تلخی غم همچو اهلی بر دلم شیرین بود

10. آنچه پیش دیگران زهر است حلوای من است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آدم مسکین به یک خامی که در فردوس کرد
* چاک شد چون دانه گندم دل اولاد او
شعر کامل
صائب تبریزی
* آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست
* خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد
شعر کامل
حافظ
* چو گنجی باش پنهان در خرابی
* چو نیلوفر فرو بر سر در آبی
شعر کامل
سلمان ساوجی