اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1211

1. پای سگی که دیده ام شب به در سرای او

2. بسکه بدیده سوده ام آبله کرده پای او

3. بسکه صفاست بر رخش چون نگرد بر آینه

4. آینه نیز بنگرد روی خود از صفای او

5. شیوه ناز دلبران هرچه خوش آمدش فلک

6. زانهمه دوخت جامه یی بر قد دلربای او

7. پا و سر مرا ز هم فرق نمیکند کسی

8. بسکه بسر همی دوم از پی باد پای او

9. بود به بحر غم سری همچو حباب در کفم

10. رفت سرم بباد هم عاقبت از هوای او

11. اهلی اگر ز جان مرا جز رمقی نمانده است

12. دارم امید زندگی از لب جانفزای او


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بازیچه امواج بود کشتی خالی
* دل را ز غم و درد سبکبار مدارید
شعر کامل
صائب تبریزی
* پشت طاقت بنفشه را خم شد
* بهر خود در لباس ماتم شد
شعر کامل
هلالی جغتایی
* از دم سرد خزان بر گل صد برگ نرفت
* آنچه بر زخم من از مرهم کافور آمد
شعر کامل
صائب تبریزی