اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1228

1. هرگز دلم ملول نگشت از جفای او

2. تا زنده ام خوشم چو بمیرم فدای او

3. آن گل نهاده در ره من صد هزار خار

4. من خار راه رفته بمژگان برای او

5. از عمر بیوفای خودم در عجب که چون

6. کرد اینوفا که کشته شدم در وفای او

7. ما را طواف کعبه چه حاجت که میکده

8. صد کعبه در طواف در آرد صفای او

9. عالم خراب گنج زر و رند می پرست

10. در عالمی که گنج زرست اژدهای او

11. دانی که مرغ دل همه در اضطراب چیست

12. در اضطراب آنکه بمیرد بپای او

13. اهلی در آشنایی و یاری ز جور اوست

14. بیگانه یی که کس نشود آشنای او


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جرم بیگانه نباشد که تو خود صورت خویش
* گر در آیینه ببینی برود دل ز برت
شعر کامل
سعدی
* هوای دامن صحراست لیلی را مگر در سر؟
* که دل در سینه می لرزد چو برگ بید مجنون را
شعر کامل
صائب تبریزی
* دوری راه تو صائب ز گرانباری هاست
* بار از خویش بینداز که منزل باشی
شعر کامل
صائب تبریزی