اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1297

1. دی بسکه چو گل در نظر افروخته بودی

2. دوشم همه شب در جگر سوخته بودی

3. میآمدی از مکتب و می کشتیم از ناز

4. گویا همه عاشق کشی آموخته بودی

5. در چشم من از خون جگر سوسنی آمد

6. آن لعل قبایی که بنو دوخته بودی

7. میسوزم ازین غم که زیان شد همه بر من

8. تیری که پی صید خود اندوخته بودی

9. اهلی بتو گفتم که نگهدار ز خوبان

10. آب رخت آنروز که نفروخته بودی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صد حرف غم نوشتم در دل چو نامه و انرا
* خواهم فگند سویش همراهِ تیر آهی
شعر کامل
جامی
* با خیال یار در یک پیرهن خوابیده ام
* بر ندارد سر زبالین هر که بیدارم کند!
شعر کامل
صائب تبریزی
* گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس
* زین چمن سایه آن سرو روان ما را بس
شعر کامل
حافظ