اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1341

1. کاشکی ز اول بمن این کینه داری داشتی

2. تا دلم در کف عنان اختیاری داشتی

3. رخ ز من میتابد اکنون وه چه سان یاد آورم

4. آنکه بر آمد شد من اتنظاری داشتی

5. شد دلم محروم ازو با آنکه از نزدیکیش

6. گه خیال بوسه گه میل کناری داشتی

7. خود چو نقصان آمدی با قدر آنسلطان حسن

8. گر چو من مسکین گدای خاکساری داشتی

9. جرم یاران نیست اهلی را گناه از طالع است

10. ورنه همچون دیگران او نیز یاری داشتی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حال زار من چه پرسی این نه بس کز روی تو
* دور ماندستم چو دور از روی خور نیلوفری
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* آخر به چه گویم هست از خود خبرم چون نیست
* وز بهر چه گویم نیست با وی نظرم چون هست
شعر کامل
حافظ
* نی همه یک رنگ دارد در نیستان‌ها ولیک
* از یکی نی قند خیزد وز دگر نی، بوریا
شعر کامل
خاقانی