اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 138

1. هر کو ندید خواب و نداند که خورد چیست

2. داند چو من که عشق چه چیزست و درد چیست

3. ای شاخ گل بسوختم از غیرت صبا

4. گر نیست عاشق این آه سرد چیست

5. این بس نوازشم که چو داد از غمت زنم

6. گویی فغان این سگ بیهوده گرد چیست

7. در بیخودی اگر نه بپایت فتاده ام

8. در چشمم آب حسرت و بر چهره گرد چیست

9. مردی که زخم ناوک عشق ترا نخورد

10. واقف نشد که ناله مردان مرد چیست

11. ما خود شکسته ایم ترا با شکستگان

12. ای ترک جنگجوی نزاع و نبرد چیست

13. جایی که نقش هستی خود شسته ایم ما

14. اهلی سرشک لعل تو و رویی زرد چیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سخن هر چه گویم همه گفته‌اند
* بر باغ دانش همه رفته‌اند
شعر کامل
فردوسی
* من که دارم در گدایی گنج سلطانی به دست
* کی طمع در گردش گردون دون پرور کنم
شعر کامل
حافظ
* پیش از آن کاندر جهان باغ و می و انگور بود
* از شراب لایزالی جان ما مخمور بود
شعر کامل
مولوی