اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1380

1. رفتی و چراغ ستم افروخته کردی

2. دیدی که چه باروز من سوخته کردی

3. کشتی بجفا شهری و از درد رهاندی

4. درد همه در جان من اندوخته کردی

5. از خون اسیران نشود سیر سگ تو

6. اکنون که بخون منش آموخته کردی

7. تا باز کجا میروی امشب به شبیخون

8. کز آتش می شمع رخ افروخته کردی

9. اهلی چه گشودی برخ ماه وشان باز

10. چشمی که بصد خون جگر دوخته کردی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای بی نشان محض نشان از که جویمت
* گم گشت در تو هر دو جهان از که جویمت
شعر کامل
عطار
* ای بسا برگ شقایق که دمادم در باغ
* از سرشک من و خوناب جگر می‌روید
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* قیامتم که به دیوان حشر پیش آرند
* میان آن همه تشویش در تو می‌نگرم
شعر کامل
سعدی