اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1396

1. بیا که میکشدم درد ارزومندی

2. طبیب درد منی در بمن چه می بندی

3. مرا گریز چو از بندگی میسر نیست

4. ترا گزیر نباشد هم از خداوندی

5. ز بسکه غیرت حسنت غیور کرد ایشمع

6. ز برق حسن خود آتش بعالم افکندی

7. گهی چو سرو زدی ریشه در دل و جانم

8. که خار خار امیدم ز بیخ بر کندی

9. اسیر هجر ترا آرزوی مردن خویش

10. چو آرزوی خلاصی است در دل بندی

11. عجب مدار جدایی یوسف از یعقوب

12. بکوی عشق چه بیگانگی چه فرزندی

13. هزار تجربه کردیم و عاقبت اهلی

14. علاج ما شکری بود از آن لب قندی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* فقر ظاهر مبین که حافظ را
* سینه گنجینه محبت اوست
شعر کامل
حافظ
* دریغ و درد که تا این زمان ندانستم
* که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق
شعر کامل
حافظ
* بس که زاهد به ریا سبحۀ صد دانه شمرد
* در همه شهر بدین شیوه شد انگشت نما
شعر کامل
جامی