اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1400

1. باشد ایدل همدمان دوست یار خود کنی

2. تا بدام صحبتش روزی شکار خود کنی

3. ایکه با یاران بعشرت برده یی عالم ز یاد

4. وه چه یاد از عاشق امیدوار خود کنی

5. آه از آنشادی که ناگه از درم آیی درون

6. بعد از آن کم نا امید از انتظار خود کنی

7. آرزو دارم که گاهی بگذری بر خاک من

8. گرچه میدانم که ننگ از خاکسار خود کنی

9. با حریفانت قرار وصل و اهلی بیقرار

10. شاید ارهم رحمتی بر بیقرار خود کنی


قبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خاطرت از شکوه ما کی پریشان می شود؟
* زلف پر کرده است از حرف پریشان گوش تو
شعر کامل
صائب تبریزی
* زبس از زلف او در شانه کردن مشک می ریزد
* چوپای شمع تاریک است پای سرو آزادش
شعر کامل
صائب تبریزی
* بهر جایگه یار درویش باش
* همه رادبا مردم خویش باش
شعر کامل
فردوسی