اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 147

1. تو گر خرام کنی سرو یا صنوبر چیست

2. رخت چو جلوه کند آفتاب خاور چیست

3. چو می خوری شود از رشک غنچه را لب خشک

4. ز عارضت چو عرق سر زند گل تر چیست

5. مه جمال تو از حسن یوسفش چه کمی است

6. بحسن ازوست فزون حسن از بن فزونتر چیست

7. جدا مشو که هلاکی که خلق ازو ترسد

8. همین جدایی جان از تن است دیگر چیست

9. زبسکه مست شوم از نظاره رویت

10. زبیخودی نشناسم که در برابر چیست

11. سرم که با رخ چون زر شدست چاک به غم

12. اگر قبول تو دستم دهد سرو زر چیست

13. هوا پرستی اهلی در بن سرست گناه

14. بجز حبیب که داند که حال افسر چیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من از کمند تو اول چو وحش می‌برمیدم
* کنون که انس گرفتم به تیغ بازنگردم
شعر کامل
سعدی
* نه چمن شکوفه‌ای رست چو روی دلستانت
* نه صبا صنوبری یافت چو قامت بلندت
شعر کامل
سعدی
* پاکان ستم ز دور فلک بیشتر کشند
* گندم چو پاک گشت خورد زخم آسیا
شعر کامل
صائب تبریزی