اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 201

1. هر جا که بنگری رخ او در تجلی است

2. مجنون اگر شوی همه آفاق لیلی است

3. دور از توام بصورت و در معنیم قرین

4. صورت تفاوتی نکند اصل معنی است

5. ما را که دل بطرفه غزالی گرفته انس

6. مجنون صفت گریختن از خلق اولی است

7. گر سرو با تو لاف زد آزاده اش مخوان

8. آزاده نیست هر که گرفتار دعوی است

9. پیش کسی که باده ز دست تو خورده است

10. زهرست آب خضر اگر از دست عیسی است

11. مست تو گر ز کار جهان فرد شد چه شد

12. بخت مجردان تو در کار عقبی است

13. گر پوست بر کنند ز صورت پرمست

14. اورا چه غم که زنده دل از مغز معنی است

15. اهلی حریف مغبچه و جام می کسی است

16. کورانه فکر دین و نه پروای دنیی است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* توانگری نه به مالست پیش اهل کمال
* که مال تا لب گورست و بعد از آن اعمال
شعر کامل
سعدی
* مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد
* غنچه خاموش بلبل را به گفتار آورد
شعر کامل
صائب تبریزی
* گویند ذکر خیرش در خیل عشقبازان
* هر جا که نام حافظ در انجمن برآید
شعر کامل
حافظ