اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 203

1. عمرم همه با صوت نی و چنگ بسر رفت

2. وز سیلی عشق آنهمه از گوش بدر رفت

3. من سوختم از عشق و ترا هیچ خبر نیست

4. وز ناله من در همه آفاق خبر رفت

5. این سیل سرشک آخرم از ضعف چنان کرد

6. کز دیده یکی قطره بصد خون جگر رفت

7. هش دار که بس مرغ جگر سوخته از آه

8. افروخت چراغ گل و بر باد سحر رفت

9. بر گریه اهلی چه زند خنده که مسکین

10. دیگ دلش از آتش شوق تو بسر رفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز دستم بر نمی‌خیزد که یک دم بی تو بنشینم
* بجز رویت نمی‌خواهم که روی هیچ کس بینم
شعر کامل
سعدی
* به هرزه ناله و فریاد ای سپند مکن
* اگر ز سوختگانی صدا بلند مکن
شعر کامل
صائب تبریزی
* طبیبا هر که را بیماری هجران فگند از پا
* اجل پیش از تو بر بالین آن بیمار پیدا شد
شعر کامل
هلالی جغتایی