اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 208

1. از عالم جان آنچه بما فیض رسان است

2. حسن خوش و آواز خوش خوش نفسان است

3. صید دل من زاهد و صوفی نتوانند

4. سیمرغ من آزاده ز دام مگسان است

5. بیدرد که از زخم محبت نشد آگه

6. درد دل عشاق چه داند که چه سان است

7. عاشق طلبش چاشنی غم بود از دوست

8. گر وصل هوس میکند از بوالهوسان است

9. در کوی خرد هیچکسان منکر عشقند

10. صد شکر که اهلی نه از آن هیچکسان است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز دشمن جفا بردی از بهر دوست
* که تریاک اکبر بود زهر دوست
شعر کامل
سعدی
* خجلست سرو بستان بر قامت بلندش
* همه صید عقل گیرد خم زلف چون کمندش
شعر کامل
سعدی
* ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
* من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی
شعر کامل
رهی معیری