اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 310

1. زاهد بره کعبه رود کاین ره دین است

2. خوش میرود اما ره مقصود نه این است

3. تا بود دل خسته غمی بود ز عشقت

4. هر چند که دیدیم همین بود و همین است

5. جان دادن و کام از لب معشوق گرفتن

6. این رسم حریفی است محبت نه چنین است

7. امروز که عشق تو بعالم زده آتش

8. آسوده حریفی است که در زیر زمین است

9. هرچند که شد فتنه چشم تو جهانسوز

10. تا خط تو بر خاسته او گوشه نشین است

11. خوشوقتی خلق از دل شادست ولیکن

12. خوشوقت دلی کز غم عشق تو حزین است

13. اهلی مکن از زخم جفا ناله که در عشق

14. گه مرهم لطفست و گهی نشتر کین است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غیر حق را می دهی ره در حریم دل چرا؟
* می کشی بر صفحه هستی خط باطل چرا
شعر کامل
صائب تبریزی
* به هرزه ناله و فریاد ای سپند مکن
* اگر ز سوختگانی صدا بلند مکن
شعر کامل
صائب تبریزی
* ساقیا در گردش ساغر تعلل تا به چند
* دور چون با عاشقان افتد تسلسل بایدش
شعر کامل
حافظ