اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 316

1. کسی که حق حریفان مهربان نشناخت

2. سزاست گر جگرش جور ناکسان خون ساخت

3. دریغ نیست مرا جان اگر چه دیر نماند

4. دریغ صحبت دیرین و حق دید و شناخت

5. رمید مرغ دل ما از آن چمن آن روز

6. که سنگ تفرقه ایام در جهان انداخت

7. چه آتشی است که در جان من فراق افکند

8. که همچو شمع مرا مغز استخوان بگداخت

9. به نقش بازی ایام دل منه اهلی

10. که برد نردمراد از فلک؟ که باز نباخت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اندوه تو شد وارد کاشانه‌ام امشب
* مهمان عزیز آمده در خانه‌ام امشب
شعر کامل
فروغی بسطامی
* جای در بستان سرای عشق می‌باید مرا
* عندلیبم از چه در ماتم سرا افتاده ام
شعر کامل
رهی معیری
* چو بستی کمر بر در راه آز
* شود کار گیتیت یکسر دراز
شعر کامل
فردوسی