اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 332

1. مگو که ماه رخ او ز گلرخان بگذشت

2. که این ستاره ز خورشید آسمان بگذشت

3. فدای دست و کمانش شوم که صید از ذوق

4. خبر نداشت که تیرش ز استخوان بگذشت

5. برون کشید مرا مو کشان ز حلقه ذکر

6. بهای و هوی صبوحی که سر خوشان بگذشت

7. من از کجا و وصال از کجا چه حرف است این

8. بخود نبودم و حرفیم بر زبان بگذشت

9. نهان چگونه اند از تو حال دل اهلی

10. کنون که پرده بر افتاد و کار از آن بگذشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خدا را ای رقیب امشب زمانی دیده بر هم نه
* که من با لعل خاموشش نهانی صد سخن دارم
شعر کامل
حافظ
* من خود این سنگ به جان می‌طلبیدم همه عمر
* کاین قفس بشکند و مرغ به پرواز آید
شعر کامل
سعدی
* الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
* که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها
شعر کامل
حافظ