اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 337

1. دل که خونم خورد ای حور نه پنداری ازوست

2. او که جا در دل من ساخته خونخواریی ازوست

3. تهمت وصل کشم زانکه ز بس بندگیم

4. خلق را در حق من چشم وفاداری ازوست

5. ایکه دستم بدهان می نهی از باب فغان

6. بر دل چاک نهم دست که این زاری ازوست

7. وه که بیمار چنانم که زمن یار کنار

8. کرد با آنکه مرا اینهمه بیماری ازوست

9. طمع خام به بینید که با دست تهی

10. اهلی سوخته دل را هوس یاری ازوست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کمال است در نفس انسان سخن
* تو خود را به گفتار ناقص مکن
شعر کامل
سعدی
* از خیال لطف می مشاطهٔ چالاک طبع
* در ضمیر برگ گل خوش می‌کند پنهان گلاب
شعر کامل
حافظ
* محراب ابرویت بنما تا سحرگهی
* دست دعا برآرم و در گردن آرمت
شعر کامل
حافظ