اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 371

1. گرچه ز گلهای می دامن ما شستنی است

2. شستن دامن ز می غایت تر از دامنی است

3. به که نگردد رقیب دوست که این دیو ره

4. دشمنی اش دوستی دوستی اش دشمنی است

5. سوختگان را مبین خوار که آن شاه حسن

6. شب همه شب تا سحر همنفس گلخنی است

7. خیز و به میخانه کش رخت که در خانقه

8. در سر پیران ره وسوسه رهزنی است

9. اهلی اگر عاشقی فاش مکن سر عشق

10. قصه معراج دل نکته ناگفتنی است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دنیی آن قدر ندارد که برو رشک برند
* یا وجود و عدمش را غم بیهوده خورند
شعر کامل
سعدی
* اشک من ناردانه شد نه عجب
* گو دل من کفیده نار شود
شعر کامل
مسعود سعد سلمان
* در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کان جا
* سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
شعر کامل
حافظ