اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 386

1. چو خط به کشتنم آورد لعل خندانت

2. بکش وگرنه کند بخت من پشیمانت

3. گمان برند که یوسف ز چه برون آمد

4. چو ماه چهره برآرد سر از گریبانت

5. تو کعبه دل و جانی و عید مشتاقان

6. زهر کنار بود صد هزار قربانت

7. زناز سرو بلند تو من عجب دارم

8. که دست کوته عاشق رسد بدامانت

9. ز گریه دامن ما مفلسان شود پر در

10. چو درج در بگشاید دهان خندانت

11. گرم بهجر کشی ور بوصل زنده کنی

12. از آن چه سود ترا و ازین چه نقصانت

13. ز حسن خط تو شاید که سر برون آرد

14. هزار یوسف مصر از چه زنخدانت

15. سگ در تو بامید آن بود اهلی

16. که خاک راه شود زیر پای دربانت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای مهر تو در دل‌ها وی مهر تو بر لب‌ها
* وی شور تو در سرها وی سر تو در جان‌ها
شعر کامل
سعدی
* ز رشک زلف سیاه توخورد چندان خون
* که نافه هم به جوانی سفید شد مویش
شعر کامل
صائب تبریزی
* حافظا در کنج فقر و خلوت شب‌های تار
* تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور
شعر کامل
حافظ