اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 438

1. امروز دل از آینه جان نظرت کرد

2. عاشق نظر امروز بچشم دگرت کرد

3. می نوش که مهلت نبود در چمن عمر

4. کز آب حیاتی که بباید گذرت کرد

5. در میکده از جرعه کسی هیچ کمی نیست

6. سودای زیادت طلبی در بدرت کرد

7. افسانه واعظ خبر گمشدگان است

8. خاک ره او باش که از خود خبرت کرد

9. خوش باش اگرت یار جدا کرد سر از تن

10. شکر کرمش گوی که بی درد سرت کرد

11. اول بکشیدی ز قدم یار که سهل است

12. امروز مکن ناله که ره در جگرت کرد

13. اهلی،مس قلبی تو، ولی زر شوی از عشق

14. زان روی که اکسیر سعادت نظرت کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در گلستانی که شمشاد تو آید در خرام
* سبزه خوابیده گردد قامت رعنای سرو
شعر کامل
صائب تبریزی
* معلّم چون تو شوخی را ندانست
* بجز درس جفا تعلیم کردن
شعر کامل
جامی
* زلف و خط تو با هم هندوستان وطوطی
* رخسار و خال مشکین کافور و حب فلفل
شعر کامل
سلمان ساوجی