اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 44

1. نبود از عاشقی بیم ملامت سینه ریشان را

2. مرا عشق تو رسوا کرد تا عبرت شد ایشان را

3. بپوش آن شمع رخ ترسم که خوبان از حسد سوزند

4. حسد داغی است کز یوسف کند بیگانه خویشان را

5. منه راز دل ما بر زبان شانه با زلفت

6. چو زلف خود مزن برهم دل جمعی پریشان را

7. زلعل می پرستان را خبر نبود

8. چه ذوق از شربت کوثر مذاق کفر کیشان را

9. زدرد درد آن ساقی دل اهلی است آسوده

10. جز این مرهم نمی سازد درون سینه ریشان را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بیابان بکردار جیحون ز خون
* یکی بی سر و دیگری سرنگون
شعر کامل
فردوسی
* لاله‌اش از سیلیت نیلوفری شد آه آه
* ای معلم شرم از آن رویت نشد رویت سیاه
شعر کامل
وحشی بافقی
* اشک خونین نه ز هر آب و گل آید بیرون
* این گل از دامن صحرای دل آید بیرون
شعر کامل
صائب تبریزی