اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 50

1. غم ندارد ز گدایی تن غم پرور ما

2. گو هما سایه دولت مفکن بر سرما

3. در سفالین قدح و ساغر باده یکی است

4. غایت این است که از زر نبود ساغر ما

5. آتش ما چه حدیث است که آبش بکشد

6. بلکه سوزد جگر دجله زخاکستر ما

7. حذر از شعله سوز دل ما باید کرد

8. زان که جز در رگ جان ها نخلد نشترها

9. چشم ما تشنه لبان بحر شد از اشگ چه سود

10. که لبی تر نکند گریه چشم تر ما

11. ما چنین پای به گل همچو نهال از غم تو

12. خوشتر از آب روان میگذری از بر ما

13. اهلی آن مه چو نخواندت سگ خود ناله مکن

14. ما گداییم تکلف نبود در خور ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قدر فلک را کمال و منزلتی نیست
* در نظر قدر با کمال محمد
شعر کامل
سعدی
* صحبت ناجنس آتش رابه فریاد آورد
* آب در روغن چو باشد می کند شیون چراغ
شعر کامل
صائب تبریزی
* بهار آمد بهار آمد بهار خوش عذار آمد
* خوش و سرسبز شد عالم اوان لاله زار آمد
شعر کامل
مولوی