اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 561

1. ای تازه گل که بوی خوشت دم ز روح زد

2. خرم کسی که با تو شراب صبوح زد

3. در حیرتم که خاک درت از چه گل نساخت

4. اشکم که تخته بر سر طوفان نوح زد

5. ای میفروش در بگشا جرعه یی ببخش

6. کاین در کسی که زد بامید فتوح زد

7. ناصح برو که دست بهر کس نمیدهد

8. کوی قبول توبه که دست نصوح زد

9. اهلی که مرده بود زغم زنده شد که باز

10. راه کهن بتازه جوانی چو روح زد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خال مشکین که بدان عارض گندمگون است
* سر آن دانه که شد رهزن آدم با اوست
شعر کامل
حافظ
* گر من از دوست بنالم نفسم صادق نیست
* خبر از دوست ندارد که ز خود با خبرست
شعر کامل
سعدی
* بخور هرچ برزی و بد را مکوش
* به مرد خردمند بسپار گوش
شعر کامل
فردوسی