اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 579

1. گرسنه شرح زخمت گوید گنه ندارد

2. آیینه هر چه بیند در دل نگه ندارد

3. با چشمه دهانت آب خضر سرابی است

4. عیب است با تو گفتن حرفی که ته ندارد

5. چون شمع من که دارد روی سفید جزمه

6. روی سفید مه هم چشم سیه ندارد

7. در کوی می پرستان در خون طپند مستان

8. شیخ این سماع و مستی در خانقه ندارد

9. تا بی غبار تن جان همچو نسیم نبود

10. بوی تو در نیاید سوی تو ره ندارد

11. اهلی، گدای کویت گر گشت پادشاه است

12. عیش گدای این در صد پادشه ندارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر بهم می‌زدم امشب مژهٔ پر نم را
* آب می‌برد به یک چشم زدن عالم را
شعر کامل
محتشم کاشانی
* نیکخواهانم نصیحت می‌کنند
* خشت بر دریا زدن بی‌حاصلست
شعر کامل
سعدی
* عقل ار چه شگرف کدخداییست
* بی خوان تو آب و نان ندارد
شعر کامل
مولوی