اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 588

1. عمرم بآه و ناله و فریاد می رود

2. عمر عزیز من همه بر باد میرود

3. شیرین نماند و شوری خسرو که ظلم کرد

4. روز قیامت از دل فرهاد میرود

5. در هر قدم هزار گرفتار در رهند

6. وان سرو ناز از همه آزاد میرود

7. غم نیست گر به بستر مرگم ز هجر او

8. در این غمم که مدعی ام شاد میرود

9. یادم کجا کند که اسیران درد او

10. چندان بود که درد من از یاد میرود

11. با سیل گریه خانه در آن کوی چون کنم؟

12. کانجا هزار خانه ز بنیاد میرود

13. اهلی که شد بآتش آه از جهان برون

14. از جور دوست باعلم داد میرود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پسته و فندق ز مهر و کین تو آگه شدند
* این فم از مدحت گشاد و آن ز بیمت بست فم
شعر کامل
مسعود سعد سلمان
* ز رشک زلف سیاه توخورد چندان خون
* که نافه هم به جوانی سفید شد مویش
شعر کامل
صائب تبریزی
* با صبا در چمن لاله سحر می‌گفتم
* که شهیدان که‌اند این همه خونین کفنان
شعر کامل
حافظ