اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 657

1. نیشکر قامت من آنکه دل من دارد

2. سبز تلخی است که شیرینی ازو می بارد

3. تا چه برمیدهد آخر غم آن سرو که دل

4. روزگاری است که این تخم بلا میکارد

5. شکرین لعل لبش را سپه خط چو گرفت

6. چون مگس عاشق مسکین پس سر میخارد

7. آخر ای همنفسان کیست که از راه کرم

8. خاری از پای من سوخته بیرون آرد

9. بار دل چند کشی اهلی ازین سنگدلان؟

10. باری از جان تو این بار خدا بردارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل گم کرده در این شهر نه من می‌جویم
* هیچ کس نیست که مطلوب مرا جویان نیست
شعر کامل
سعدی
* خبرت هست که در شهر شکر ارزان شد
* خبرت هست که دی گم شد و تابستان شد
شعر کامل
مولوی
* می‌گریم و مرادم از این سیل اشکبار
* تخم محبت است که در دل بکارمت
شعر کامل
حافظ