اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 68

1. پیش از آن کین گرد هستی سر زند از خاک ما

2. با رخ خوبت نظر می باخت چشم پاک را

3. دیگران از داغت ای گل همچو سرو آزاده اند

4. برق رخسارت نسوزد جز خس و خاشاک ما

5. آتش سوزنده یی ای شمع و ما پروانه ایم

6. گرد آتش کس نگردد جز دل بی باک ما

7. غیر شمع از اهل مجلس کس دلش بر ما نسوخت

8. در دل خوبان نگیرد آه آتش ناک ما

9. جان بیماران دل را جز اجل چاره نبود

10. گر اجل بر دیگران زهرست شد تریاک ما

11. در گلستان جهان زان روی خاک ره شدیم

12. تا به یاد لاله رویان گل دمد از خاک ما

13. غم مخور اهلی ز چاک سینه کز اقبال عشق

14. یوسف جان سرزند آخر زجیب چاک ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عهد جوانی گذشت، در غم بود و نبود
* نوبت پیری رسید، صد غم دیگر فزود
شعر کامل
شیخ بهایی
* به ادب با همه سر کن که دل شاه و گدا
* در ترازوی مکافات برابر باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* گر نکوکاران رخ چون ارغوان آرند پیشت
* من نمی‌آرم بغیر از اشکهای ارغوانی
شعر کامل
اوحدی