اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 692

1. آگه از شمع رخش هم عاشقی چون من شود

2. هر کجا در گیرد آتش سوزاو روشن شود

3. یارمیباید که باشد، خانه گو ویرانه باش

4. زانکه گر گلخن بود از روی او گلشن شود

5. عشقبازان را بدل باری که خوانندش بلا

6. دانه مهری بود پرورش خرمن شود

7. شوخ خونخواری که هر کس دید آهی میکشد

8. آه از آنجانی که آن خونخواره را مسکن شود

9. گرتنت سوزد چو شمع از عشق اهلی غم مخور

10. عاشق آزاده کی هرگز اسیر تن شود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آفرینش همه تنبیه خداوند دلست
* دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
شعر کامل
سعدی
* ما به فلک بوده‌ایم یار ملک بوده‌ایم
* باز همان جا رویم جمله که آن شهر ماست
شعر کامل
مولوی
* نشسته‌ام به سر راه آرزو عمری
* که ابروی تو نشاند به زیر شمشیرم
شعر کامل
فروغی بسطامی