اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 696

1. چو بهر قتل غیر آن مه به تیغ آبگون خیزد

2. ز غیرت بر سراپای تنم رگهای خون خیزد

3. دلم خرم نمی گردد و گر گردد چنان نبود

4. نخیزد سبزه زین وادی وگر خیزد زبون خیزد

5. نباشد خوش فغان و گریه بی جایگه لیکن

6. چه درمان چون مرا اینها ز زخم اندرون خیزد

7. حذر کن ای رقیب من که گشتم زین پریرویان

8. سگ دیوانه یی کز ناله ام بوی جنون خیزد

9. چرا بیدرد خوانی با وجود گریه اهلی را

10. نمیگویی که گر دردی نباشد گریه چون خیزد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز خاور چو خورشید بنمود تاج
* گل زرد شد بر زمین رنگ ساج
شعر کامل
فردوسی
* گر باغبان نظر به گلستان کند تو را
* بر تخت گل نشاند و سلطان کند تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* ما در خلوت به روی خلق ببستیم
* از همه بازآمدیم و با تو نشستیم
شعر کامل
سعدی