اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 74

1. باز چون شمع سحر رشته جان سوخت مرا

2. مرده بودم دگر آن شمع بر افروخت مرا

3. چون شهیدان توشد جامه خونین کفنم

4. در ازل عشق تو این جامه بتن دوخت مرا

5. سخن اینست که می نوش و دگر هیچ مپرس

6. مرشد عشق همین یکسخن آموخت مرا

7. بنده ساقیم ای خواجه زغم آزادم

8. دردسر چند دهی کس بتو نفروخت مرا

9. اهلی از برق غمش حاصل عمرت همه سوخت

10. آه از آن خرمن حسرت که دل اندوخت مرا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بوی گل از ادب نکند پای خود دراز
* در سایه گلی که بود خوابگاه تو
شعر کامل
صائب تبریزی
* پروای سرد و گرم خزان و بهار نیست
* آن را که همچو سرو و صنوبر قبا یکی است
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا غنچه به باغ از دهن تنگ تو دم زد
* عطار صبا مشک ختن در دهنش کرد
شعر کامل
فروغی بسطامی