اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 751

1. خوبان که فرق تاقدم از جان سرشته اند

2. مردم کشند اگرچه بصورت فرشته اند

3. در کوی گلرخان پی خواری کشان عشق

4. یک گل زمین نماند که خاری نکشته اند

5. زخم بتی است هر سر مویم که بر تن است

6. بی زخم خویش یکسر مویم نهشته اند

7. از تیغ نو خطان سر ما را گریز نیست

8. کاین حرف از ازل بسر ما نوشته اند

9. اهلی قبای عافیت کارزو بود

10. چون پوشی این قبا که هنوزش نرشته اند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نان جو بر سفره ما گر نباشد، گو مباش
* نعمتی همچون زبان گندمین داریم ما
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز افسون و از جادوی برتری
* جهاندار و بر داوران داوری
شعر کامل
فردوسی
* اگر کوه گناه ما به محشر سایه اندازد
* نبیند هیچ مجرم روی خورشید قیامت را
شعر کامل
صائب تبریزی