اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 834

1. بیا ای باد و چون مور ضعیفم سوی جانان بر

2. سلیمان گر نمی آری مرا سوی سلیمان بر

3. کجایی ای خضر کز لطف دست تشنگان گیری

4. مرا چون ماهی لب تشنه سوی آب حیوان بر

5. چو بلبل در قفس بی او دلم تا کی طپد در تن

6. سگانش را بپرس از من سلامی هم بیاران بر

7. عنان شهسوار خود دلا از دست چون دادی

8. کنون دست از غمش چندانکه بتوانی به دندان بر

9. چو هرکس گوی وصلی زد تو هم دستی برآر ایدل

10. بچوگان دعا این گوی دولت را ز میدان بر

11. محبت نیست پایانش بغیر از جان فدا کردن

12. اگر اهل دلی اهلی محبت را بپایان بر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* فریاد مردمان همه از دست دشمنست
* فریاد سعدی از دل نامهربان دوست
شعر کامل
سعدی
* از سیاهی نامه اعمال خود را پاک کرد
* هر که زین ماتم سرا با موی چون کافور رفت
شعر کامل
صائب تبریزی
* تصویرهای ناخوش و اندیشه رکیک
* از طبع سست باشد و این نیست سوی دوست
شعر کامل
مولوی