اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 882

1. امشب که چراغ نظری چرب زبان باش

2. دل نرم کن ای شمع و مرا مرهم جان باش

3. حسنت بصفا بهتر از آن گشت که بودست

4. زنهار که در حسن وفا هم به از آن باش

5. خواهی که سرافراز شوی در همه عالم

6. چون سرو سهی راست دل و راست زبان باش

7. بیگانه شو از مردم و گر هم بتوانی

8. چون مردم چشم از نظر خویش نهان باش

9. تعلیم فراغت دهم ایدل به دو حرفت

10. عاشق شو و در سایه آن سرو روان باش

11. اکسیر مرادی که کند خاک زر سرخ

12. گر میطلبی خاک ره پیر مغان باش

13. چون صید غزالان همه مجنون صفتانند

14. اهلی پی خود گم کن و بی نام و نشان باش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بلعجب دردی است درد عشق جانان کاندرو
* دردم افزون می‌شود چندان که درمان می‌کنم
شعر کامل
عطار
* از سیاهی نامه اعمال خود را پاک کرد
* هر که زین ماتم سرا با موی چون کافور رفت
شعر کامل
صائب تبریزی
* کی کند ناخوب را بیداد خوب
* چون کند نامرد را کافور مرد
شعر کامل
سنایی