اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 898

1. میرم بدان تغافل و پروا نکردنش

2. وان خشم و ناز و چشم ببالا نکردنش

3. فریاد از آن نشستن و برخاستن بناز

4. و آن سرکشی و بند قبا وا نکردنش

5. پیداست از کرشمه عاشق گداز او

6. میل نگاه کردن و عمدا نکردنش

7. ای من سگ رمیدگی نو غزال تو

8. کز زیرکی است پیش کسی جا نکردنش

9. اهلی مگو که کشت مرا تیغ مدعی

10. مارا بکشت درد تماشا نکردنش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به نصیحتگر دل شیفته می‌باید گفت
* برو ای خواجه که این درد به درمان نرود
شعر کامل
سعدی
* به خون تپیده ز بازوی قاتلی تن من
* که منتی است ز شمشیر او به گردن من
شعر کامل
فروغی بسطامی
* در جستجوی اهل دلی عمر ما گذشت
* جان در هوای گوهر نایاب داده ایم
شعر کامل
رهی معیری