اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 954

1. سجده بردم بدرش دوش چو تنها گشتم

2. آمد آنشمع برون ناگه و رسوا گشتم

3. عاقبت نقد مرا دل خود داد بدست

4. سالها گرچه بدر یوزه دلها گشتم

5. منم آن ذره که بی نام و نشان میباشم

6. بهوا داری خورشید تو پیدا گشتم

7. وقت آنست که در میکده افتاده شوم

8. جبر آن عمر که بیهوده بهر جا گشتم

9. اهلی از کعبه چو حاجی نزنم لاف که من

10. خادم میکده بودم چه بصحرا گشتم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تابر آمد جامهای سرخ مل بر شاخ گل
* پنجه های دست مردم سر فرو کرد از چنار
شعر کامل
فرخی سیستانی
* تو اعتماد مکن بر کمال و دانش خویش
* که کوه قاف شوی زود در هوات کنند
شعر کامل
مولوی
* هیچ از لب و چشم تو قناعت نتوان کرد
* یارب چه نهادند در این شکر و بادام
شعر کامل
فروغی بسطامی