اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 965

1. داند دل تو راز من وزان تو من هم

2. چون آینه صاف است چه حاجت بسخن هم

3. عیب من مجنون مکن ار جامه زدم چاک

4. با جامه چکارست مرا بلکه کفن هم

5. از ما مرم ای آهوی مشکین که گذشتیم

6. از خلق جهان بهر تو و قید وطن هم

7. گر دست دعایی ز سر صدق بر آریم

8. شاید که توان دست تو بوسید و دهن هم

9. اهلی مشکن عهد و وفا گرچه که آنشوخ

10. از عهد فراغش بود از عهد شکن هم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غالباً تلخی جان کندن من خواست طبیب
* که به جز صبر نفرمود مداوای دگر
شعر کامل
هلالی جغتایی
* یا رب آن شاهوش ماه رخ زهره جبین
* در یکتای که و گوهر یک دانه کیست
شعر کامل
حافظ
* گوی توفیق و کرامت در میان افکنده‌اند
* کس به میدان در نمی‌آید سواران را چه شد
شعر کامل
حافظ