اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 986

1. تو شوخ نوجوانی من پیر ناتوانم

2. با من تو سر گرانی من بر دلت گرانم

3. تو چشمه حیاتی، دور از تو من چو ماهی

4. در خاک و خون طپانم چون بیتو زنده مانم

5. از دیدن تو جانم هر چند تازه گردد

6. از من تو گر ملولی هرگز مباد جانم

7. تو پادشاه خوبان من کمترین سگ تو

8. گر پیش خود نخوانی باری ز در مرانم

9. تو مست عیش چونگل من خوار و زار بیتو

10. چون لاله در بیابان با چشم خونفشانم

11. شبها بپاس کویت من چون سگ و تو غافل

12. شاید که یادم آری روزیکه من نمانم

13. صد پاره شد دل از غم گوشی بمن کن ایگل

14. تا حال زار اهلی یکبار بر تو خوانم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرا پیری اگر چون مرده در کافور خواباند
* زکار عشق کی دست و دل من سرد می سازد؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* صحرای عدم لاله ستان شد چو شهیدان
* با داغ تو رفتند به خون غرقه کفن ها
شعر کامل
جامی
* سهی سرو آن زمان شد در چمن سست
* که سیمین نار تو بر نارون رست
شعر کامل
نظامی