اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 988

1. تو با فراغ خود امروز شاد و فردا هم

2. مرا ز مهر تو دین شد ز دست و دنیا هم

3. میان مسجد و میخانه ام خجل مانده

4. ز بسکه حرمتم آنجا نماند و اینجا هم

5. خراب باده عشق توام که نشه ی او

6. هزار دل شده دیوانه کرد و دانا هم

7. ر بسکه آتش عشقت فرو گرفت مرا

8. وجود من همه او شد نهان و پیدا هم

9. به نیم جرعه که خوردم چو اهلی از کف دوست

10. ز دست رفتم و آخر فتادم از پا هم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل رام دستت شد ولی بر وی میفشان آستین
* ترسم که ناگه رم دهی این مرغ دست آموز را
شعر کامل
وحشی بافقی
* از رخ و زلفین او شطرنج بازی کرده‌ام
* زان که زلفش ساج بود روی او چون عاج بود
شعر کامل
سنایی
* ز حافظان جهان کس چو بنده جمع نکرد
* لطایف حکمی با کتاب قرآنی
شعر کامل
حافظ