لینک اشتراک گذاری
کپی شد
اهلی شیرازی_رباعیات ساقینامهرباعیات ساقینامه
رباعیات ساقینامه شمارۀ 1 : دیباچه
رباعیات ساقینامه شمارۀ 2 : ساقی قدحی که کار سازست خدا
رباعیات ساقینامه شمارۀ 3 : ساقی نظری به بیکسان بهر خدا
رباعیات ساقینامه شمارۀ 4 : ساقی قدحی که نور بخشد همه را
رباعیات ساقینامه شمارۀ 5 : ساقی بکرم تو میکنی یاد مرا
رباعیات ساقینامه شمارۀ 6 : ساقی می لعل قوت روح است مرا
رباعیات ساقینامه شمارۀ 7 : ساقی قدحی که هست عالم ظلمات
رباعیات ساقینامه شمارۀ 8 : ساقی فلک از بحر عطای تو کفی است
رباعیات ساقینامه شمارۀ 9 : ساقی نظری که دل خوش از دیدن تست
رباعیات ساقینامه شمارۀ 10 : ساقی می ما ز عارض پر خوی تست
رباعیات ساقینامه شمارۀ 11 : ساقی قدحی که کار عالم نفسی است
رباعیات ساقینامه شمارۀ 12 : ساقی دل ما سوخته از مشتاقیست
رباعیات ساقینامه شمارۀ 13 : ساقی ببهشت اینهمه مشتاقی چیست
رباعیات ساقینامه شمارۀ 14 : ساقی قدحی که آنکه اینخاک سرشت
رباعیات ساقینامه شمارۀ 15 : ساقی قدحی که شمع دل درنگرفت
رباعیات ساقینامه شمارۀ 16 : ساقی دل ما که شادی از غم نشناخت
رباعیات ساقینامه شمارۀ 17 : ساقی شب عیش است و مه افروخته است
رباعیات ساقینامه شمارۀ 18 : ساقی چکنم که دل کبابم ز غمت
رباعیات ساقینامه شمارۀ 19 : ساقی دل من که دانه مهر تو کاشت
رباعیات ساقینامه شمارۀ 20 : ساقی ز درت نظر نخواهیم گرفت
رباعیات ساقینامه شمارۀ 21 : ساقی به برم گر بت یاقوت لبست
رباعیات ساقینامه شمارۀ 22 : ساقی ز میی که لعلت او را ساقیست
رباعیات ساقینامه شمارۀ 23 : ساقی می رخسار تو جان همه است
رباعیات ساقینامه شمارۀ 24 : ساقی غم من بلند آوازه شدست
رباعیات ساقینامه شمارۀ 25 : ساقی بحیات جان کسی رهبر نیست
رباعیات ساقینامه شمارۀ 26 : ساقی نظری که دل ز اندیشه تهیست
رباعیات ساقینامه شمارۀ 27 : ساقی که رخش ز جام جمشید به است
رباعیات ساقینامه شمارۀ 28 : ساقی که لبش مفرح یاقوت است
رباعیات ساقینامه شمارۀ 29 : ساقی دل من ز مرده فرسوده ترست
رباعیات ساقینامه شمارۀ 30 : ساقی حذر از غم توام آه که نیست

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* زبان خامه ندارد سر بیان فراق
* وگرنه شرح دهم با تو داستان فراق
شعر کامل
حافظ
* یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود
* و از لب ساقی شرابم در مذاق افتاده بود
شعر کامل
حافظ
* کی بود برگ من آن نسرین بدن را کاین زمان
* همچو بلبل در زمستان بینوا افتاده‌ام
شعر کامل
خواجوی کرمانی