امیر معزی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 17

1. سرو روان چو کوه به کردار ماه کرد

2. خط آمد وکنارهٔ ماهش سیاه کرد

3. آن خط مشک بوی که بر عارضش دمید

4. بر گل سپاه مورچه‌ گویی که راه کرد

5. چیره شدیم ما به‌ گنه بر به عشق از آنک

6. صد ره به عجز توبهٔ ما را تباه‌کرد

7. وز توبه برکنار فتادیم از آنکه او

8. رخسارگان چو توبهٔ ما را سیاه کرد

9. بنمود بامداد زخرگاه روی خویش

10. خیره بماند هرکه به ‌رویش نگاه کرد

11. بس طبع را که چشم نژندش نژند کرد

12. بس پشت را که زلف دوتاهش دو تاه کرد

13. زان پیش کافتاب برآورد سر زکوه

14. چون آفتاب روی به ایوان شاه کرد

15. شاه بزرگوار ملک‌سنجر آنکه بخت

16. او را سزای مملکت و تاج وگاه کرد

17. خواند خلیفه ناصر دینش زبهر آنک

18. هر جاکه رفت نصرت دین اِله‌کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتی اندر خواب گه گه روی خود بنمایمت
* این سخن بیگانه را گو، کآشنا را خواب نیست
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* ضعیفان را مکن بر دل گزندی
* که در مانی به جور زورمندی
شعر کامل
سعدی
* زخم خونینم اگر به نشود به باشد
* خنک آن زخم که هر لحظه مرا مرهم ازوست
شعر کامل
سعدی