امیر معزی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 40

1. تا دل بود ای دلبر تا جان بود ای جانان

2. با مهر تو دارم دل با عشق تو دارم جان

3. گر دل ببری شاید زیرا که تویی دلبر

4. ور جان ببری زیبد زیرا که تویی جانان

5. هوش از همه بستانی چون غمزه‌ کنی ناوک

6. گوی از همه بربایی چون زلف‌ کنی چوگان

7. هرچندکه سلطانم آخر به تو محتاجم

8. چون عشق پدید آید محتاج شود سلطان


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرا به آتش سوزنده رحم می آید
* که زندگانی خود صرف ژاژخایی کرد
شعر کامل
صائب تبریزی
* ملامتگوی عاشق را چه گوید مردم دانا
* که حال غرقه در دریا نداند خفته بر ساحل
شعر کامل
سعدی
* به زیورها بیارایند وقتی خوبرویان را
* تو سیمین تن چنان خوبی که زیورها بیارایی
شعر کامل
سعدی