امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1103

1. ای دل، ازین خرابه وحشت کرانه گیر

2. رو بر فراز کنگر عرش آشیانه گیر

3. هستی به فقر یار و بهانه مکن که نیست

4. یابی مگر خلاص ز دهر، این بهانه گیر

5. سنگ گران خود به ترازوی همت آر

6. هر دو جهان به وزن دو خشخاش دانه گیر

7. از کیش پاک سهم سعادت ستان و بس

8. این جانب دو قوس دوگانی نشانه گیر

9. گیتی فسانه گیر و خیالی که اندروست

10. آنجا که راستی ست دروغ و فسانه گیر

11. رخش زمانه نزد تو، خواهی قرار عمر

12. گر قوتیت هست، عنان زمانه گیر

13. در عشق خون دل خور و از شوق ناله کن

14. آن باده را به زمزمه این ترانه گیر

15. خسرو، ز نام و ننگ جهان به که وارهی

16. ناداشت کرد و مست شو و شاخشانه گیر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* احوال پریشانی من موی به مو بین
* کان سنبل شوریده کند پیش تو تقریر
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* دیده از دیدار خوبان برگرفتن مشکلست
* هر که ما را این نصیحت می‌کند بی‌حاصلست
شعر کامل
سعدی
* در طریق عشق خار از پا کشیدن مشکل است
* ریشه در دل می کند خاری که در پا می رود
شعر کامل
صائب تبریزی