امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 120

1. ای ز تو خورشید چرخ در مرض تف و تاب

2. از من تاریک روز، طلعت روشن متاب

3. چشمه خورشید را آب نباشد دگر

4. چون تو ز تف هوا خوی کنی، ای آفتاب

5. زلف تو کژ پیچ پیچ، هر سر موی کژت

6. کژ بنشیند، ولیک راست نگوید جواب

7. بسته زلف تو گشت روی دل من سیاه

8. گور من آباد کرد خانه چشمم خراب

9. چند به وهم و خیال از لب تو چاشنی

10. کام چه شیرین کند خوردن حلوا به خواب

11. من ز خیال لبت نیستم آگه ز خویش

12. مستی نقدم نگر نسیه چو بینی شراب

13. بر من و رسواییم، گر تو کنی خنده ای

14. بس بودم از لبت تا بود این فتح باب

15. جان به فدای رخی کش چو نظاره کنی

16. صبر نگیرد قرار، عمر نجوید شتاب

17. دست نشوید ز تو خسرو اگر چه ز عشق

18. از پی یا شستنت خون دل من شد آب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو را که گفت که سعدی نه مرد عشق تو باشد
* گر از وفات بگردم درست شد که نه مردم
شعر کامل
سعدی
* محمل بدار ای ساروان تندی مکن با کاروان
* کز عشق آن سرو روان گویی روانم می‌رود
شعر کامل
سعدی
* خضر دارد داغها بر دل ز استغنای من
* روی آب زندگی را برزمین مالیده ام
شعر کامل
صائب تبریزی