امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1222

1. مرا بهرت خصومتهاست با دل

2. کنون با من درین سودا و با دل

3. اگر باد سر زلفت همین است

4. کجا ما و کجا جان و کجا دل

5. ز تو از گوشه چشمی اشارت

6. ز ما عقل و ز ما جان و ز ما دل

7. دل ار بیگانه گشت از من، نرنجم

8. که عاشق را نباشد آشنا دل

9. به خون گرم دل پیوست با دوست

10. بدینسان چون توان کردن جدا دل

11. مرا گویی که جانت از چیست در سوز؟

12. بلا شد جان مرا، جان را بلا دل

13. بماندم در بلای دل که یارب

14. مبادا هیچ کس را مبتلا دل

15. چه گویندم که دل نه، پند بشنو

16. که صد منزل ز من راهست با دل

17. به یک دلدار بس کن، خسروا، زآنک

18. نبندد هیچ عاشق جا به جا دل


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو نرکس تا به کی ساغر پرستی
* قدح در دست و سر در خواب مستی؟
شعر کامل
سلمان ساوجی
* مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
* قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد
شعر کامل
حافظ
* هر غمی را فرجی هست ولیکن ترسم
* پیش از آنم بکشد زهر که تریاق آید
شعر کامل
سعدی