امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1254

1. ز هجران روز من شب گشت و کی بودی چنین روزم

2. شبی گر روز کردی با من آن ماه شب افروزم

3. گرفتار آمدم جایی و نهمانا رهم زیرا

4. شکست آن قلب کو بر خیل غم می کرد پیروزم

5. برآید زین هوس جانم که یک شب شمع تو باشم

6. تو خوش خوش باده می نوشی ومن چون شمع می سوزم

7. بلا و غم خریدار آمدند از سوی تو بر من

8. بحمدالله که در کوی تو بازار است امروزم

9. کسی از عمر خود روزی نخواهد کم، ولی بر من

10. رود گر بی غمت روزی، مبادا روزی آن روزم

11. کشم تا جان بود در تن، جفاهای سگ کویت

12. سگ کوی ترا باری و فاداری بیاموزم

13. نهان تا چند دارم درد خسرو را ز تو آخر

14. دلم برده ز کف وانگه لب بیهوده می دوزم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ارزن اندر آسیا سالم‌تر است از من که هست
* بار عشق او چو کوه و جسم زار من چو کاه
شعر کامل
محتشم کاشانی
* ما سبکروحان به بوی سیب غبغب زنده ایم
* سبزه ما آب از چاه زنخدان می کشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانیست
* روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم
شعر کامل
حافظ