امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1267

1. جان زحمت خود برد و به جانان نرسیدیم

2. دل رخنه شد از درد و به درمان نرسیدیم

3. موریم که گشتیم لگدکوب سواران

4. در گوشه که بر پای سلیمان نرسیدیم

5. دنبال دل دوست دویدیم فراوان

6. بگرفت اجل راه و بدیشان نرسیدیم

7. در عشق غبار سر زلفش تن خاکی

8. شد خاک و بدان زلف پریشان نرسیدیم

9. چون مرغ که دارند نگاه از پی کشتن

10. در دام بماندیم و به بستان نرسیدیم

11. ای باد، سلامی برسانی تو اگر ما

12. در خدمت آن سرو خرامان نرسیدیم

13. چه سود که فردا رخ چون عید نمایی؟

14. کامروز بمردیم و به سامان نرسیدیم

15. از خون جگر نامه درد تو نوشتیم

16. بگذشت همه عمر و به جانان نرسیدیم

17. دل نزل به بیگانه، به خسرو بگوی بس

18. ما خود سگ کوییم و به مهمان نرسیدیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نقصان نکرده است کسی از ملایمت
* قند از زبان چرب به بادام داده اند
شعر کامل
صائب تبریزی
* به من چندان گناه از بدگمانی می‌کند نسبت
* که منهم در گمان افتاده پندارم گنه کارم
شعر کامل
محتشم کاشانی
* معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا
* کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا
شعر کامل
مولوی