امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1327

1. باده در ره، ساقیا، تا جای در جانش کنیم

2. ور درون دل درون آید سبودانش کنیم

3. در دل ما گر عمارت خانه ای کرده ست غم

4. باده رانیم و به سیل تند ویرانش کنیم

5. آدمی گر می خورد سر تا قدم گوهر شود

6. ما همه از می گهر سازیم و غلتانش کنیم

7. زهره گر در بزم ما یک جو بجنباند خرک

8. گاوش از گردون فرو آریم و قربانش کنیم

9. چون به رقص آیند مستان و کمان بر هم شکند

10. چشم بدگر تیز بیند، تیربارانش کنیم

11. ساقی خورشیدوش گر نور بخشد ماه را

12. گر نه از خورشید خواهد نور، پایانش کنیم

13. دل به سکرات است کش غم زهر داد اندر شراب

14. یک دو شربت دیگرش بدهیم و آسانش کنیم

15. ساقیا، گر زاهدان میخواره را کافر کنند

16. ما به محراب دو ابرویت مسلمانش کنیم

17. هر کسی گوید «مخور می، عقل فرمان می دهد»

18. عقل، باری کیست در عالم که فرمانش کنیم؟

19. باده در اسلام اگر گویی حرام این است کفر

20. کاین چنین نعمت خوریم، آنگاه کفرانش کنیم

21. مجلس آراییم، گر یاری قدم رنجه کند

22. از زبان بنده خسرو گوهر افشانش کنیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ریشه نخل کهنسال از جوان افزون ترست
* بیشتر دلبستگی باشد به دنیا پیر را
شعر کامل
صائب تبریزی
* درون خامه هر گدا شهنشاهی است
* قدم برون منه از حد خویش، سلطان باش
شعر کامل
صائب تبریزی
* به گلنار ماند همی چهر تو
* به شادی بخندد دل از مهر تو
شعر کامل
فردوسی