امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1399

1. رحمی که بر در تو غریب اوفتاده ام

2. در خون دل ز دست تو چون جام باده ام

3. دی باد صبح بوی تو آورد سوی من

4. امروز دل به سوی تو بر باد داده ام

5. از بهر نیم بوسه که بر پای تو دهم

6. یارب که چند بار به پایت فتاده ام

7. آخر چه شد که چشم ببستی به روی من

8. زینسان که من به روی تو ابرو گشاده ام

9. آن روز نیست کز تو نمی زایدم غمی

10. غم نیست، چون من از پی این روز زاده ام

11. گفتی «دل شکسته بنه بر دو زلف من »

12. من خود شکسته وار بر این دل نهاده ام

13. رو بر مراد خسرو دلخسته یک دمی

14. تا چند گوییم که ببین ایستاده ام!


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سخن را روی گرم از قید خاموشی برون آرد
* سپند از آتش سوزان بلند آواز می گردد
شعر کامل
صائب تبریزی
* خبرت هست که مرغان سحر می‌گویند
* آخر ای خفته سر از خواب جهالت بردار
شعر کامل
سعدی
* عشق یکرنگی تقاضا می کند وین روشن است
* ورنه شمع آتش چرا زد همچو خود پروانه را
شعر کامل
جامی