امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 141

1. دل کازاد باشد آن من نیست

2. کسی کوشاد باشد جان من نیست

3. گدایان جان نهندش، لیک این سهل

4. خراج دولت سلطان من نیست

5. خوش آن شوخی که تیرم زد، پس آن گه

6. کشید و گفت کاین پیکان من نیست

7. کدامین منت است از سوز شوقش

8. که بر جان و دل بریان من نیست

9. ز غم هم پیش غم نالم که شبها

10. جز از کس مونس زندان من نیست

11. بکش هر سان که خواهی چون منی را

12. که زان تست خسرو، زان من نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قصر فردوس که رضوانش به دربانی رفت
* منظری از چمن نزهت درویشان است
شعر کامل
حافظ
* اندک اندک جمع مستان می‌رسند
* اندک اندک می پرستان می‌رسند
شعر کامل
مولوی
* بر پاره کاغذی دو سه مدی توان کشید
* دشنام و هر چه هست غرض یادگار تست
شعر کامل
وحشی بافقی